
تأملی در باب فلسفه تطبیقی
1- تلقی مورد نظر شما از فلسفه تطبیقی چیست؟ (آیا واژه تطبیقی را مناسب می دانید یا واژه مقایسه ای یا مقارنه ای را ترجیح می دهید؟ همچنین آیا فلسفه تطبیقی را یک

1- تلقی مورد نظر شما از فلسفه تطبیقی چیست؟ (آیا واژه تطبیقی را مناسب می دانید یا واژه مقایسه ای یا مقارنه ای را ترجیح می دهید؟ همچنین آیا فلسفه تطبیقی را یک شاخه فلسفی مستقل می دانید یا یک نگاه و یا یک روش؟)
اگر مراد یافتن وجوه مشابهت و اختلاف در آراء فیلسوفان باشد، همه این اصطلاحات و تعبیرها مناسب است و من اصطلاح و تعبیر فلسفه تطبیقی را که مشهورتر است انتخاب می کنم. فلسفه تطبیقی به معنایی که گفته شد از آغاز تاریخ فلسفه و لااقل از زمان ارسطو وجود داشته است. آثار فیلسوفان پر است از نقل اقوال و بحث در آنها برای تمییز صواب از خطا و یافتن و اختیار رأی درست. کتابی در اوایل قرن نوزدهم در هند نوشته شده است به نام اصل الاصول که در آن مباحث و مسائل فلسفه دسته بندی شده و آراء فیلسوفان در هر باب به اختصار آمده و با هم سنجیده شده است ولی این تطبیق و مقایسه در حقیقت فلسفه نیست بلکه پژوهشی در فلسفه است. فلسفه تطبیقی صرف پژوهش نیست بلکه یک طرح تازه در فلسفه است.
2- فلسفه تطبیقی چه هست؟ و چه نیست؟ و دنبال چه می گردد یا باید بگردد (حل مسئله، دست یابی به حقیقت، حل بحران های معاصر، شناخت دیگری برای گفتگو با جهان و دست یابی به جهان آرام تر …)؟

اصحاب ایدئولوژی فلسفه را آلوده به سیاست کردند/نمیتوانند نقد کنند، ناسزا میگویند
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)؛ رضا داوری اردکانی برج عاج نشین نیست، همواره در متن زندگی کرده، سخن گفته و کتاب نوشته است، حتی اگر اظهار نظرهایش در حوزههای مختلف موجب درگیری با حاشیه شود. او همواره کوشیده با کاربست فلسفه از چیستی و چرایی مسایل زمانهاش بگوید و به گفته خودش پرهیز دارد از اینکه فلسفه را به ایدئولوژی و سیاست آلوده کند، اما منتقدانش بارها او را با برچسبهایی مانند غربستیز، تجدد ستیز، فیلسوف جمهوری اسلامی و …نواخته و گاهي نيز از چرخشهای نظریاش اظهار تعجب کردهاند، داوری اردکانی اما در مسیری که رفته دچار تردید نشده، از به چالش کشیدن و به چالش کشاندن هم نهراسیده، مسیری را رفته که باید میرفته؛ او فلسفه و پرسشگری را انتخاب کرده و مدافع جدی آن است. از همین منظر انتظاری هم نیست اگر که همه مخاطبانش سخنان او را نفهمند. او فیلسوف فرهنگ است؛ رضا داوری اردکانی.

بهره بسیار اندک جهان توسعهنیافته از خرد سیاسی به دلیل نبود فلسفه است / فلسفه با مصلحتبینی دستکاری نمیشود؛
رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران ضمن تأکید بر اینکه نباید از فلسفه توقع استخراج دستورالعمل در باب علم، فرهنگ و تربیت داشت، بیان کرد: اکنون جهان توسعهنیافته چون فلسفه ندارد، بهرهاش از خرد سیاسی بسیار اندک و گاهی هیچ است. به این جهت نه مستبد این جهانواره چندان قدرت استبداد دارد و نه دموکراتمآبش معمولاً چیزی از آزادی سیاسی میفهمد. او هم میتواند خشن، خودرأی و تهمتزن باشد؛ این عیبها همه فرع دوری از تفکر است .
به گزارش ایکنا، رضا داوریاردکانی، از فیلسوفان و متفکران شهیر ایران است که اکنون ریاست فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران را برعهده دارد. این استاد ممتاز و چهره ماندگار سالها سابقه تدریس فلسفه دارد و آثار متعددی را همچون «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی»، «مسائل تاریخی و قدرت سیاست»، «علم، اخلاق و سیاست»، «فرهنگ، فلسفه و علوم انسانی»، «هیدگر و گشایش راه تفکر آینده» و «فلسفه و آیندهنگری» به رشته تحریر درآورده است.
از جمله مسائلی که داوریاردکانی طی این سالها بیشتر روی آن تمرکز داشته و دغدغه فکری این فیلسوف بوده، وضعیت تفکر در ایران کنونی است. به گفته خود وی، حداقل از ۳۰ سالگی تاکنون به وضعیت تفکر در ایران اندیشیده است. به منظور بررسی عمیقتر مسئله تفکر و فلسفه اسلامی با ایشان به گفتوگو نشستیم و قدری در باب وضعیت کنونی فلسفه اسلامی، نسبت آن با مدرنیته، میراث قابل استفاده فلسفه اسلامی، علت به وجود آمدن تحولات مهم در غرب و … سخن گفتیم؛ در ادامه مشروح این مصاحبه از نظر میگذرد؛
فهرست گفتگو ها
- گفتگوی نشریه «فکرآورد» با رضا داوری اردکانی
- درد فلسفه مقدم بر علم فلسفه است و اکنون ما بیشتر نیازمند درد فلسفه ایم تا علم فلسفه
- گفتگوی مجله فرهنگ امروز درباره «سایه»
- فلسفه ما راهنمای حکمرانی نبوده است
- فقر خرد در جهان توسعه نیافته
- گفتگوی روزنامه سازندگی با رضا داوری اردکانی
- گفتگوی خبرگزاری ایکنا با رضا داوری اردکانی
- «غربشناسی» در گفت و گو با رضا داوری اردکانی
- گفتگوی خبرگزاری ایلنا با رضا داوری اردکانی
- آینده فلسفه در ایران