ردکردن این

سخنرانی در نشست «مواجهه سنت گرایان با مسائل فرهنگ معاصر» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

 

سنت گرایی در اروپا به وجود آمده و از آنِ مسلمانان اروپاست. آنها به چیزی توجه داشتند که در تاریخ تفکر ما مهم بوده ولی ما به آن کمتر توجه کرده ایم. نکته مهم اینکه سنت گرایی در زمان مدرن به وجود آمده پس عنصر سازنده سنت گرایان این است که آنها درباره مدرنیته نظر دارند و بر سر این بحث می کنند که تجدد با امر قدسی چه کار کرده است و امر قدسی در عالم جدید چه جایگاهی دارد. آیا در عالم جدید افق قدسی پوشیده نشده است و اگر پوشیده شده برای آن چه باید کرد؟

سنت گرایان وقتی درباره سنت حرف می زنند، منظورشان آداب و رسوم نیست، بلکه آن را به حکمت خالده تأویل می کنند. به بیان دیگر سنت گرایان به نوعی به معنی سنت کمک می کنند. سنت در آثار دکتر نصر می شود فلسفه اسلامی و در آثار گنون می شود عرفان. سنت گرایان کاری که می کنند این است که از ظاهر به باطن سیر می کنند و این سیر را نمی توان نادیده گرفت. به همین دلیل هم باید برای سنت عمق بیشتری قائل شویم. سنت، عادت، فکر، علم و … نیست، بلکه ندایی است که در اندرون ما شنیده شده و ما را راه می برد.

متأخران سنت گرایی که نامدارترین آنها دکتر نصر است ما را توجه داده اند که به سهروردی، ابن سینا و قصه های عرفانی که بزرگان نوشته اند نگاه کنیم. کتاب «الجمع بین رأی الحکیمین» کتاب عجیبی است که نه می توان آن را رد کرد و نه قبول. سنت گرایان با کلیت مدرنیته مشکل دارند ولی با علم مشکلی ندارند. مثلاً خود دکتر نصر در دانشگاه فیزیک خوانده اند و درباره علومی چون زیست شناسی و فیزیک و… هم نظر داده اند. نزاع سنت گرایان، نزاع با اهل علم و بیولوژی نیست، بلکه در پی این سوال اند که مدرنیته با دین چه کار دارد و اتفاقاً این سوالی است که برای من هم ۶۰ سال است که مطرح است.

دین با فیزیولوژی و پزشکی مخالفتی ندارد، بلکه مسئله سنت گرایان به ماهیت مدرنیته مربوط می شود. مثلاً اینکه آیا مدرنیته مجالی به جلوه و تجلی امر قدسی می دهد یا خیر. خلاصه اینکه سنت گرایی هرچه بوده از زمان رنه گنون که معرف آن به ما دکتر نصر بوده در ما اثرگذاشته است.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

دانلود مطلب به صورت 

مطالب مرتبط :

0%