در این دفتر مقالاتی گرد آمده است که در بیست سال اخیر به مناسبت های مختلف گفته و نوشته شده است. شاید خواننده در آن هیچ نکته تازه ای درباره هنر نیابد. من هم قصد تحقیق در این باب نداشته ام. هنر ابداع است و از میان موجودات تنها آدمی است که از این موهیت بهره دارد. یعنی ابداع کار خدایی است و آدمی در هنر -چنانکه در فلسفه نیز- تشبه به خداوند می کند این تشبه مراتب دارد و در مطالعه این مراتب می توان عظمت و انحطاط اقوام و دوران ها را شناخت. من در نگاه خود به هنر همواره این پرسش فرعی را در نظر داشته ام که شعر و هنر ما در چه وضعی است. زیرا فکر می کرده ام و فکر می کنم که اگر مردم از شعر و هنر رو بگردانند یا شاعر و هنرمند در میانشان نباشد ( مهم نیست که شاعر و هنرمند غریب باشند زیرا تقدیر متفکران در غربت بسر بردن است) شئون دیگر زندگیشان خالی از خلل نمی تواند باشد. شعر و هنر، حرف و تفنن نیست اما چون هنر تفننی هم وجود دارد گمان غالب اینست که هنر وسیله تفنن است و مگر نگفته اند که شعر بیان عواطف است. شعر بیان عواطف نیست بلکه صورتی از سکنی گزیدن در زمین و شرط زندگی انسانی ماست. بی هنر زندگی کردن ممکن است اما زندگی آدمی با زندگی همه حیوانات دیگر تفاوت دارد و این تفاوت در زبان و با هنر آشگار می شود. فضائل دیگر آدمی اعم از علم و تدبیر و صنعت همه فرع سکنی گزیدن شاعرانه آدمی است. امیدوارم در این مقالات قدری از این معنی روشن شده باشد.
کتاب
کتاب «بلای بی تاریخی و جهان بی آینده» منتشر شد.
تاریخ بشر را به اعتباری می توان به دو بخش جدید و پیش از تجدد تقسیم کرد. مدت تاریخ تجدد در قیاس با تاریخ قدیم