ردکردن این

تجدید چاپ کتاب «فلسفه، سیاست و خشونت»

چاپ چهارم کتاب «فلسفه، سیاست و خشونت» در سال 1400 توسط انتشارات هرمس منتشر و روانه بازار شد. کتاب حاضر یکی از آثار برجسته رضا داوری اردکانی فیلسوف معاصر و رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران است که به شکل گفتگو نوشته شده و در حقیقت گفت و شنودی به شیوه نوشته های افلاطونی است. با این تفاوت که در آن هویت پرسشگر به دلایلی که نگارنده در «تمهدید» بیان کرده، آشکار نشده است.

تفاوت دیگر آنجاست که در این کتاب دکتر داوری اردکانی از «خود» می پرسد و به گونه ای به درخودنگری و تأمل روی می آورد. آن هم نه در باب موضوعات انتزاعی فلسفه چون هستی و مثال و کلی، بلکه در باب جنجالی ترین بحث های رایج چون: خشونت، سیاست، افلاطون، هایدگر، لیبرالیسم، فاشیسم، فروید، پوپر، روشنفکری، خرد توسعه، عقل انتقادی و … .

داوری اردکانی در این کتاب سعی می کند به این اتهام که برخی فلسفه ها خشونت را توجیه می کنند پاسخ دهد.

کتاب «فلسفه، سیاست و خشونت» برای نخستین بار در سال 1385 توسط هرمس منتشر شده و در سال 1400 به چاپ چهارم رسیده است. کتاب در دوازده مجلس گفت و شنود، به نسبت میان فلسفه و خشونت و نقش میانجی سیاست در این میان می پردازد.

نویسنده کتاب، فلسفه را سخن نابهنگام می داند و معتقد است که زبان نقادانه فلسفه با زبان سیاست و علم تفاوت بنیادی دارد و احکام این دو را نباید با یکدیگر خلط کرد، از سویی نباید از فلسفه انتظارات بیجا و زیاده از توان داشت. داوری اردکانی می گوید: در فلسفه حقیقی شأن آزادی حفظ می شود، اما فلسفه ای که دنباله روی سیاست شود، فلسفه نیست بلکه ایدئولوژی است.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

دانلود مطلب به صورت 

مطالب مرتبط :

کتاب

تازه ترین اثر رضا داوری اردکانی با عنوان «نقد فرهنگ توسعه نیافتگی» منتشر شد؛

ه گزارش خبرنگار مهر، مجموعه سه جلدی «نقد فرهنگ و توسعه نیافتگی» تازه‌ترین اثر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم توسط انتشارات نقد فرهنگ منتشر شد.

بیژن عبدالکریمی، مدیر انتشارات نقد فرهنگ در خصوص این اثر گفت: آنچه تجربه زیسته ما در دو قرن اخیر نشان داده است، توسعه نیافتگی کماکان مبرم‌ترین مساله ما ایرانیان است. مسئله توسعه نیافتگی نقطه کانونی همه دیگر مسائلمان مثل توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی است. به نظر می‌رسد جامعه ایرانی با یک دور باطل مواجه است. ما با مسائل سیاسی و اجتماعی بسیاری مواجه هستیم که به نحو توامان هم علت و هم معلول، هم عامل و هم حاصل توسعه نیافتگی است. پاره کردن این دور باطل مهمترین وظیفه کنونی روشنفکران و اندیشمندان ماست. عقلانیت انتزاعی و غیر تاریخی و عدم درک موقعیتمان به منزله «وضعیت تاریخی» و گم شدن در بیراهه‌های مناقشات سیاسی و ایدئولوژیک را باید منطق مشترک بسیاری از ایرانیان و به منزله بنیادی‌ترین مانع درک مقوله توسعه نیافتگی تلقی کرد. شاید در این میان بتوان رضا داوری اردکانی را یک استثنا دانست.

ادامه مطلب »
0%