ردکردن این

سخنرانی در مراسم رونمایی کتاب تازه میرشکاک

عادت داریم و شاید ناگزیر باشیم این دو را از هم جدا كنیم، اگر قرار باشد یكی از این دو را اصل قرار دهیم من صورت را ترجیح می دهم.

چندی پیش سخنرانی داشتم با عنوان «سعدی، شاعر اخلاق»، این عنوان به این معنا است كه صورت شعر سعدی با اخلاق یگانه شده است، نه این كه سعدی واعظ است یا نصیحت گراست. هر چند نصیحت هم كرده و به گفته خودش نصیحت هایش را با طنز در آمیخته است.

برخی گفتند كودتای 28 مرداد 1332 شاعر را بد بین كرده است و اشعاری كه بعد از این كودتا گفته است نتیجه بدبینی بعد از آن واقعه است. اگر شعر نتیجه بدبینی و ناامیدی و شكست در احساسات و سیاست و این گونه مسائل باشد كه دیگر رویداد مهمی نیست. اگر معتقدم كه شعر تفكر و سخن وجود است، این را قبول نمی كنم كه كسی در زندگی، عشق و سیاست شكست می خورد و چون شكست می خورد شعر زمستان را می گوید.

این گونه اشعار، نهیلیسمی كه آقای میرشكاك در كتابش به آن اشاره كرده، نیست. شاعر و شعر متعلق به زمان خود هستند. اگر زمان، زمان نهیلیسم است، شاعر هم نهیلیست است. با آقای میرشكاك موافقم كه هر چهار شاعری كه بررسی كرده اند نهیلیست هستند و صورت های نهیلیسمی آن ها با هم تفاوت دارد.

میرشكاك در كتاب «نیست انگاری و شعر معاصر» توجه كرده كه این نیست انگاری در شعر عروضی به آن قوت كه در شعر نیمایی اخوان ثالث می بینیم نیست. وقتی به كتاب اشعار مراجعه می كنیم می بینیم كه این مطلب خیلی جدی است و اصلا نهیلیسمی كه در اشعار نیمایی اوست، در سرتاسر اشعار عروضی و كلاسیك اخوان پیدا نمی شود.

گروهی با خواندن كتاب می گویند شعری كه نیست انگار است را چرا ستایش می كنید و گروهی دیگر هم می گویند یعنی چه كه به برخی شاعران نیست انگار گفته شده است. آن ها شاعراند و حقایق را گفته اند. میرشكاك هم در این كتاب نمی گوید كه شاعران مورد نظر حقیقت را نگفته اند. می گویدحقیقت موجود زمان این شاعران، حقیقت نیست انگار است. نگفته كه نیما و فروغ فرخزاد و شاملو از خودشان اشعارشان را گفته اند، می گوید آن ها از زمان خود می گویند.

برخی تصور می كنند اگر اشخاصی خاصی نبودند برخی تفكرات به وجود نمی آمد. اگر سكولاریزم در تجدد هست به این دلیل نیست كه عده ایی در تجدد پیدا شده اند و گفته اند سكولاریزم چیز خوبی است. نویسندگان روس مانند داستایوفسكی پیدا شدند و نهیلیسم را آوردند و نیچه هم گفت من نهیلیسم را از داستایوفسكی آموختم. حال اگر نیچه نبود، نهیلیسم هم نبود. نیچه مظهر و آموزگار نهیلیسم است، اما به این مهنا نیست كه نهیلیسم را آورده باشد.

شاعران سخن گویان زمان اند، سخن گویان وجود اند. ملامتشان نكنیم و ناسزا به آن ها نگوییم. به شخصشان كاری نداشته باشیم. چیزی از شاعران به جا می ماند كه حتی با لعن شخص آن ها از بین نمی رود. اگر می توانیم آنها را درك كنیم و با شاعران هم سخنی كنیم. میرشكاك به قصد عیب جویی شعر شاعران معاصر را بررسی نكرده، بلكه دو صورت نهیلیسم وجود دارد و این دو صورت را در آثار برخی شاعران معاصر معرفی كرده است.

ا كتاب یوسفعلی میرشكاك برای من دانشجوی فلسفه غنیمت است كه شعر را بتوانم بهتر بفهمم. امیدوارم این اثر دنباله داشته باشد و ادامه پیدا كند و امیدوارم كتاب خوب در نظر ما معمولی ترین كتاب نباشد. كتاب خوب متضمن نظر مشهور نباشد. كتابی كه با خواننده سر ستیز نداشته باشد و خواننده با او سر ستیز نداشته باشد، نمی گویم ضرورتا كتاب بدی است، اما باید درباره اش فكر كرد. من كتابی را خوب می دانم كه خواننده را به تامل وادار كند. اگر كسی حرفی زد كه با نظر شما مخالف بود، بلافاصله رد و تردش نكنید. افراد ملاك و حكم نیستند. نباید تصور كرد هر چه با نظر من موافق است خوب و درست است و هر چه مخالف است بد و مردود است.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

دانلود مطلب به صورت 

مطالب مرتبط :

0%