ردکردن این

سخنرانی در همایش حکمت سعدی

 

سعدی ادیبی است که با ادبیات فارسی و عربی به خوبی آشناست. او تاریخ می‌داند و آثار دینی و معارف اسلامی را مطالعه کرده است. سعدی تحصیل کرده و در واقع برای من توجیه‌پذیر نیست که بدانم اگر سعدی و حافظ و نظامی و غزالی و هر کدام از شاعران در تاریخ نبودند چه می‌شد؟ در واقع فقدان آن‌ها جبران‌ناپذیر است. اگر سعدی نبود ما نمی‌توانستیم تصور کنیم که چه کسی و در کجا بودیم. داوری اردکانی تصریح کرد: سعدی تجدید یک عهد و دوران است. وقتی مغول‌ها به ایران آمدند تا شرق ایران را نابود کردند، سعدی چه کرد؟ اینجا سعدی پرچمدار و احیاکننده است، سعدی کاری مشابه فردوسی کرد.سعدی معارف اسلامی ایرانی را می‌شناخته و معلم و آموزگار این معارف است. سعدی معلم ادب و اخلاق بود و با شعر، نگهبان و نگه‌دارندهٔ زبان و فرهنگ ما شد و همین‌طور این نگاهبانی ادامه دارد. این استاد برجستهٔ فلسفه تاکید کرد: سعدی آغاز و زمان شروع عصر خودش است و تکرارکنندهٔ گذشته نیست. انسان‌هایی که تاریخ می‌سازند ماندگار می‌شوند. همهٔ انسان‌ها اهل تفکر هستند، ولی افرادی در صدر تاریخ قرار دارند. شاعران و متفکران آغازکنندهٔ عهد‌ها و پیمان‌های تاریخی هستند. مراد این است که آن‌ها سخنی می‌آورند که سخن همه می‌شود و همه از آن بهره‌ای می‌برند. این نفوذ یعنی جاودانگی و ماندگاری و شاعر ماندگار می‌شود، زیرا زمان را دریافته است. کسی در قرن هفتم هجری قمری در بد‌ترین اعصار تاریخی کشور زندگی می‌کند و تمام آثارش زنده می‌ماند، در واقع او عین زمان است. سعدی زبان ما است و هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود. داوری اردکانی با طرح این پرسش که چه شده که سعدی در یک قلمرو وسیع سیاسی – اجتماعی همواره مطلوب بوده و هنوز مطلوب است؟ توضیح داد: سعدی در ما و با ما حضور دارد و چیزی از وجود ما متعلق به اوست. او هنگامی که مرثیهٔ «المعتصم بالله» را گفت عصر جدیدی آغاز شد، عصر دیگری در تاریخ اجتماعی – فرهنگی و نه فقط در تاریخ شعر ما.

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

دانلود مطلب به صورت 

مطالب مرتبط :

0%