توسط انتشارات نقش جهان صورت گرفت |
![]() |
![]() |
![]() |
پنجشنبه, 19 تیر 1393 ساعت 09:55 | |||
انتشار هیدگر و گشایش تفکر آینده
کتاب با این عبارت آغاز می شود: کارل یاسپرس در زندگینامه فلسفی خود در فصل هیدگر نوشته است: «روزی مستخدم دانشگاه نامة خادمه ای از فرانکفورت را آورد و گفت: «این شخص می خواهد بداند که کمتر از هیچ چیست؟» نامه پر از غلط املایی و دستوری بود و از بیم و نگرانی نویسنده حکایت می کرد. نویسنده از دانشمندان می پرسید که آیا (پس از این دنیا، پس از این زندگی) به راستی هیچ چیز وجود ندارد؟ نامهای بود التماس آمیز و ناشی از ترس که احتمالاً در حال شروع بیماری اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی و آشکارا با اندیشه مرگ، ولی با جملات فشرده و اصطلاحات کلی و غیرعادی نوشته شده بود. نامه را به هیدگر که مهمان ما بود نشان دادم. هیچ یک از همکارانم ممکن نبود چنین نامه ای را مانند او جدی تلقی کنند».«چرا باید یک متفکر نامة یک عامی بیمار را جدی تلقی کند؟ و چرا چنانکه از سخن یاسپرس برمی آید دیگر همکاران او، یعنی استادان فلسفه به چنین نامه-هایی اعتنا نمی کرده اند.
استادان معمولاً به مسائل و مباحث مهم فلسفه اشتغال دارند، اما متفکران که پروای آینده دارند و همواره چشم به راهند و در انتظار به سر می برند، به دنبال نشانه می گردند. یاسپرس گفته است که او و هیدگر اتفاق نظر داشته اند که «سخن طنزآمیز مستخدم دانشگاه نماد بی خبری و بی پروایی مردم دنیاست»، ولی شاید هم این سخنان را بتوان نشانة پروا و حتی بحران دانست، مع ذلک اگر فیلسوف در جای دیگر و در نظایر سخن آن شخص عامی، آثار بحران ندیده بود، برایش چه اهمیت داشت که یک آدم بی سواد یا کم سواد چه می گوید و کنجکاوِ چیست».
|